نمیدانم از چه بگویم از دل بی رحمانه تو میگوییم که سیاه و سنگ است
میگویم از رابطه که چگونه مرا رها کردی
میگویم واقعا اینقدر میتوانی سنگ دل باشی که چنین مرا در گودالی که با هم در آن بودیم خودت را نجات دهی و مرا تنها بگذاری و بروی؟
میگویم چگونه رفتی؟
میگویم چرا رفتی؟
میگویم دلیل این همه از عزیزم گفتنت چه بود؟
بنشین با خودت فکر کن.میتوانستی با من صادق باشی تا رهایت کنم و بروی ؟
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: دل نوشته ، حرف من ، ،
برچسبها: آی , اهای , دختر , گوش , کن , تو , هیچوقت , نتونستی , اونی , باشی , که , من , میخوام , شماره , دی , پس , دنبال , یه , راه , عاشقانه , عشق , تنهایی , پسر و دختر تنها , زندگیم , مشکل , بود , هستم , بکن , منو , درد ,
تاريخ : جمعه 9 اسفند 1392نظر بدهید
| 1:17 | نویسنده : محمد |